نگهبانی آقا: حسینو دبیری آقا: مصطفی با دستور جلسه:
((که چی ؟ ))
راس ساعت 16 آغاز به کار نمود :
سلام
دوستان فرزاد هستم یک مسافر
من
در ابتدا فرارسیدن ماه مبارک رمضان را به همگی شما تبریک میگویم و امیدوارم که طاعات
و عباداتتان موردقبول درگاه حق قرارگرفته باشد.
و
در مورد دستور جلسه باید بگویم که هرچند این دستور جلسهای ساده به نظر میرسد اما
بسیار چالشبرانگیز است. درواقع میتوان گفت که این دستور جلسه که چه؟ یا برای چه؟
دو بعد دارد :
بعد
اول این است که اصلاً من برای چه به دنیا آمدهام.و بعد دوم آن این است که ممکن است
سؤالاتی در ذهن من به وجود بیاورد که چرا من باید به کنگره بیایم.
چرا
نباید مواد مخدر استفاده کنم؟ چرا باید درمان بشوم؟ اصلاً چرا راهنما به من میگوید
که باید در راستای بهبودیم کارهایی را انجام دهم؟ اصلاً چرا باید زندگی کنم مگر آخر
کار همه ما مرگ نیست؟
این
سؤالها همه از یکجا سرچشمه میگیرد و آن عدم آگاهی من نسبت به خود و نسبت به جهان
پیرامون من است که قطعاً در جهالت و در تاریکی به سر میبردم.
من
همیشه از خودم این سؤال را میپرسیدم که آیا میتوانم درمان شوم که خدا را شکر کنگره
این کار را برای من انجام داد.
ما
هم نیروهای بازدارنده داریم و هم نیروهای پیشرونده یعنی اینکه ما باید یک تعامل و
تعادل بین نفسمان و عقلمان به وجود بیاوریم تا بتوانیم ماهیت یک موضوع را بفهمیم.
این سؤال همیشه در کنگره پیش میآید که برای چه؟
من
برای مصرف کردن مواد مخدر تنها یک دلیل دارم و آن نشئگی است اما برای استفاده نکردن
مواد مخدر صدها دلیل دارم که مهمترین آن این است که یک انسان رها و بدون دغدغه باشم
و این خود بسیار قابلستایش است. ممنون که به صحبت های من گوش دادید.