

رهایی...!
امروز
میدانم که آرامش و خوشحالی هدیه آزادی است. امروز آزادیم را جشن میگیرم. آیا میدانم
که رها شدن از دست دیو عادت و اعتیادها و وابستگیها تنها توسط خداوند میسر میشود؟
یا باور دارم که تغییر و رشد و آرامش از درون من سرچشمه میگیرد؟ امروز شاد بودن و
احساس آزادی از بند اسارت را با آرامش درونی میشود تجربه کرد. هرروز میخواهم نکات
مثبت و فضیلتهایم را شناسایی کنم. میخواهم خودم را دوست داشته باشم. میخواهم خودم
را ببخشم. میخواهم به خودم احترام بگذارم. میخواهم به خاطر رهایی از وابستگیها،
رهایی از اعتیاد و رهایی از افکار و رفتارهای ناسالم به خدا و خودم تبریک بگویم. آیا
من فرصت کافی را جهت اداره کردن زندگی به دیگران خواهم داد؟ که آنها در کمال آزادی
و سر فرصت و آنطور که خودشان دوست دارند برای خود و زندگی خودشان طرح و برنامه بریزند
و از آزادی خود برای امروز و پیریزی آینده و انتخاب خود بهره ببرند! آیا درک کردهام
که وسوسهی سرپرستی و اداره کردن امور دیگران و دخالت در کارهایی که مربوط به خودشان
است، میتواند بهراحتی مرا از مسیر و چرخهی بهبودی منحرف کند.
آزاد
شدم، دیگران هم حق آزادی دارند!