روز یکشنبه مورخ 06/25/ 1397 دومین جلسه از دور سی و ششم سری کارگاه های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی کرج به استادی مسافر عباس،نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری: مسافر پوریا با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من " راس ساعت ۱۶آغاز به کار نمود:
وقتی من خودم را دوست نداشتم نمی توانستم به خانواده ام نیز محبت کنم حالا شاید از نظر مالی توانستم آن را تامین نمایم ولی خود اصلی ام را از آنها دریغ نموده ام.
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر.
من
چه گویم از عشق، شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن
خدا را شکر می کنم که این فرصت به من داده شد تا بتوانم آموزش بگیرم و بعد از چند سال آشفتگی به واسطه مواد مخدر و امتحان کردن راه های مختلف که هیچ کدام به درمان ختم نشد، خسته و آشفته به کنگره آمدم.
خدا را شکر می کنم که با کنگره آشنا شدم. دنبال
خیلی از علت ها می گشتم که متوجه شدم که همه آن خرابی ها که با آنها درگیر شدم به خاطر نبودن محبت بوده است. چون من خودم را دوست نداشتم این همه تخریب را به خودم وارد کرده ام، انواع و
اقسام مواد مخدر را امتحان کردم، 12 سال تخریب هروئین داشتم، وقتی خودم را دوست نداشتم نمی توانستم به خانواده ام نیز محبت کنم حالا شاید از نظر
مالی توانستم آن را تامین نمایم ولی خود اصلی ام را از آنها دریغ نموده ام، این در
واقع نبود محبت در وجود من بوده است من تصور می کردم که اگر خانواده ام را از نظر
مالی تامین نمایم پس به آنها محبت کرده ام. من در واقع خودم را از آنها گرفته بودم
و این در واقع محبت نبوده است. زمانی که لطف خدا شامل حال من شد و توانستم به
کنگره بیایم هیچ پیش زمینه ای از اینجا نداشتم و فقط آمدم بودم ببینم اینجا چه خبر
است؟
وقتی وارد سالن شدم، با اولین شخصی که برخورد نمودم یک شخصی به نام علی آقا بود که مسئول نشریات آن موقع بود، این شخص در واقع برای من وادی چهاردهم بود، با عشقی که آن روز نثار من نمود مرا نمک گیر کنگره کر،. بعد از جلسه خارج شدم و بعد از یک ماه دوباره دوست داشتم علی آقا را ببینم وقتی با علی آقا وارد جلسه شدم و با محبتی که دیدم باعث شد در کنگره بمانم.
باورم نمی شد که این اشخاص نیز زمانی مصرف کننده بوده اند. اگر وادی 14 را به اقیانوس تشبیه نماییم اینجا همانند دریاچه ای بود که من توانستم به آن رسیده و در آن غوطه ور شوم و همین باعث شد که منظم جلسات را شرکت کنم و سفر اول را به اتمام برسانم.
جناب مهندس با آموزشهایی که به ما می دهند که تمام
دنیا نیز به آن نیاز دارند و فقط نیاز جامعه ما نبوده است. در
وجود تمامی ما این محبت وجود داشته ولی همانند یک گوهری که آلودگی و خاک آن را
پوشانده که آموزش ها و جلسات باعث می شود این آلودگی ها و خاک از روی این گوهر
کنار رفته و بدرخشد و دیگران نیز از وجود آن بهرهمند بنمایم. امیدوارم
روزی به آن جایگاه برسم که عشق واقعی و بلاعوض را نثار هم درد های خود بنمایم. در
این وادی محبتی که مدنظر مهندس بوده دو نوع است محبت عام و محبت خاص.
محبت
خاص محبتی است که همه ما نسبت به تمام عزیزانمان که شامل پدر، مادر و... و همهچیزهایی
که نسبت به آن حس مالکیت داریم و آنها را دوست داریم ابراز میکنیم که حتی خیلی از
ما از این محبت بهرهمند نبودهایم ولی چیزی که مدنظر کنگره 60 هست رسیدن به آن
محبت عام است که ما همه مخلوقات خداوند را بلاعوض دوست داشته باشیم، قبل از
اینکه وارد این وادی شوم واقعاً آدم سنگ دلی و بسیار بیرحم بودم واقعاً نبود محبت
در وجود من باعث شد که خیلی از خسارات را وارد کنم ولی با ورود به کنگره در این
مسیر قرار گرفتم و با یادگیری آموزشهای کنگره به آن دانایی برسم و جهانبینی من
ارتقا پیدا بکند و به آن عشق و عقل و ایمان که مدنظر کنگره است برسم. از اینکه به صحبتهای
من گوش کردید سپاسگزارم.
تایپ و عکس: مسافر محمد ، مسافر علی و مسافر پوریا
ارایه گزارش:مسافر علی
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
عباس عزیز شهد شیرین اولین تجربه جایگاه استادی گوارای وجود نازنینت.امیدوارم در مسیر کسب آموزشهای کنگره ثابت قدم باشی و با تلاش و عشقی که داری به جایگاههای بالاتر برسی که مسلما لیاقتش را داری و خدمتگزار عاشقی برای کنگره باشی.
دستمریزاد ویژه خدمت آقای علیرضا فدایی عزیز که با پرورش چنین رهجوهایی در حال پشتوانه سازی علمی و عملی برای نمایندگی کرج هستند.
خدمتگزاران عزیز قسمت سایت، ممنون بابت همه زحماتی که در راه اطلاع رسانی برگزاری جلسات متحمل می شوید.دوستتان دارم.
عباس آقا مرتضی وپوریای عزیز ومسافران با عشق کنگره.
جلسه خوبی بود .
سپاسگذار خداوند بزرگ هستم وبرای شعبه کرج آرزوی موفقیت دارم.
از خدمتگذاران سایت بابت بازتاب سریع گزارشات شعبه ممنونم.