دریافتم که این وادی مثل یک شمشیر دو لبه میماند و این را گوشزد میکند که هوشیار باشیم، هم میتواند باعث رشد شود و هم میتواند باعث تخریب شود.
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، خداوند بزرگ را شاکرم که برای بار دیگر در این جایگاه خدمت میکنم و همچنین از نگهبان و دبیر ارجمند سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار بنده قراردادند.
دستور جلسه امروز دارای دو بخش میباشد، بخش اول "وادی دهم و تأثیر آن روی من " و بخش دوم "تولد سومین سال رهایی مسافر بابک " هست.
صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاریست، این وادی از آن وادیهایی است که بنده بهشخصه آن را دوست دارم، یادم میآید آن زمان که بهعنوان تازهوارد پا به کنگره 60 گذاشته بودم، زمانی که به این وادی رسیدم نظرم را به خود جلب کرد و دریافتم که این وادی مثل یک شمشیر دو لبه میماند و این را گوشزد میکند که هوشیار باشیم، هم میتواند باعث رشد شود و هم میتواند باعث تخریب شود، به بنده که ایجنت هستم میگوید که چند وقت دیگر شاید در این جایگاه نباشی، به یک خدمتگزار یک پیام را میدهد و به یک تازهوارد این پیام را میدهد که شاید در حال حاضر مصرفکننده باشد اما اختیار کامل دارد و میتواند با حرکت و تلاش کردن به درمان اعتیاد و تعادل برسد.
بنده اختیار این رادارم که اگر به زبان انگلیسی نمیتوانم صحبت کنم به کلاس زبان رفته و ثبتنام کنم و یا اگر شنا کردن را یاد نگرفتهام به کلاس شنا رفته و به طبع ثبتنام کرده و آن را فراگیرم، در حقیقت هرکسی که با تمام وجود خواسته داشته باشد میتواند به آن رسیده و کسی که یک پلهی 21 روزه را گذرانده باشد این وادی را درک کرده است و تا زمانی که به حال نسبتاً خوبی نرسیده باشد نمیتواند تغییرات را ببیند و آنها را درک کند، درواقع هر فرد باید این را دریابد تا وقتیکه موج فرستنده و گیرندهی خود را تغییر ندهد به آنچه خواستارش است نخواهد رسید و بهیقین این تغییر همان عوض کردن صفت گذشتهی خود میباشد.
برای تغییر دادن صفت گذشته میتوان از حسهای خود کمک گرفت و درواقع باید عمل تصفیه، تزکیه و پالایش را انجام دهد، اگر بنده باکسی مشکلی دارم و نمیتوانم با فردی ارتباط برقرار کنم همه و همه به موج فرکانسی فرستنده و گیرنده یا حسهایم مربوط میباشد، همه اینها به سرسپردگی به راهنما و انجام گفتههایش مربوط هست و همهی این آموزشها باعث تغییر رفتار فرد میشود تا به درک این تغییر پی برده و ذره به ذره این وادی درون او شکل گیرد و باید خداوند را شاکر باشیم که جناب مهندس دژاکام و خانوادهی محترمشان حضور دارند و این آموزشها را در کنگره جاری میکنند.
بخش دوم دستور جلسه مربوط به سومین سال رهایی مسافر بابک میباشد.
مسافر بابک قبل از ورود به کنگره حال خرابی خود را مانند همه مسافران داشته و قبل از ورود به کنگره در کرمانشاه زندگی میکردند و چون میخواست که مواد مخدر مصرف نکند به کمپ ترک اعتیاد رفت و زمانی که ازآنجا بیرون آمد خانه زندگیشان به این شهر یعنی کرج منتقل شد، به نظر بنده اگر مسیر درست نباشد و اگر حرکت هم بکند به نتیجهای نخواهد رسید، حقیقتاً درراه درست قدم درست برداشتن است که فرد را نتیجه میرساند و مسافر بابک جزء آن دسته افراد بود که بهمحض آنکه با کنگره آشنا شد به جلسات میآمد و درنهایت به درمان رسید.
در اینجا باید به نقش بزرگ همسفر اشاره کرد که حقیقتاً کار سخت و بزرگی است، در زمان مصرف تحمل حالات نامتعادل مسافرش و در طول سفر همراه شدن با احوالات غیرقابلپیشبینی او، ترکشهایی را که بهصورت گاه و بی گاه به سویش پرتاب میشده به جان خریده ولی مسافرش را تنها نمیگذارد و بهراستی جبران این فداکاریها کار آسانی نیست، رها شدن از دام اعتیاد و درواقع به درمان رسیدن قسمتی از زحمات همسفران را پاسخ خواهد داد، مسافر بابک عزیز سفر دشوار و طولانیای داشته است ولی اینکه امروز تولد ایشان را جشن میگیریم نشاندهندهی این است که او بسیاری از موانع را پشت سر گذاشته و تا حدود زیادی موفق شده است و مهمتر اینکه خدمت ایشان هماکنون نشاندهندهی این است که در مسیر ارزشهای کنگره میباشد، این روز را به خودش و خانوادهی محترمش و همچنین بهتمامی اعضای کنگره 60 مخصوصاً نمایندگی کرج تبریک عرض میکنم و امیدوارم ایشان هر آنچه را خواستارش هستند برسند و مهمترین پیامی که تولد مسافر بابک به همراه دارد این است که با خواست، صبر و تلاش و همچنین گوشبهفرمان بودن میتوان به مقصد که همان درمان قطعی اعتیاد میباشد رسید.
از اینکه به صحبتهای بنده گوش کردید سپاسگزارم.
سلام دوستان بابک هستم یک مسافر، با بیش از 10 سال تخریب وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه، روش درمان DST داروی درمان شربت OT به راهنمایی مسافر محمد، رهایی از مواد مخدر 3سال رهایی از سیگار به راهنمایی مسافر محمدعلی 5 ماه
آرزو می کنم تمامی مصرف کنندگان مواد مخدر مسیر کنگره را بیابند و سلامتی و طول عمر برای تمامی همسفران از خداوند بزرگ خواستارم.
صحبت های مسافر بابک،
سلام دوستان بابک هستم مسافر، پیش از اینکه بنده با کنگره 60 آشنا بشوم یک انسان بیمسئولیت و سرشار از ضد ارزشها بودم و این نکته باعث شده بود که در خانواده فردی منزجر و ترد شده باشم و تمام اینها سبب بههمریختگی سامان خانواده، مخصوصاً مادرم شده بود و هر کاری برای رهایی از دام اعتیاد کردم ولی متأسفانه یا خوشبختانه به نتیجهای نرسیدم، زمانی که توسط مادرم با کنگره 60 آشنا شدم.
بههیچعنوان فکر نمیکردم که روزی برسد که از دام اعتیاد آزاد شوم ولی اکنون سه سال است که بدون هیچگونه مواد مخدری از خواب بیدار میشوم و زندگی میکنم، حدود نیمی از سفر اول بنده همراه با گریز و افکار افیونی سپری شد تا اینکه توسط مسافر اکبر تلنگری به هم زده شد که متوجه شدم تا زمانی که باصداقت و منظم قدم برندارم هیچ تغییری در بنده رخ نخواهد داد، افراد زیادی در این مسیر به بنده کمک کردند که از تمامی آنان کمال تشکر رادارم، مؤلفهی دیگری که کمک شایانی در سفرم کرد خدمت کردن بود، باید دانست مهمترین کمکی که کنگره 60 به یک فرد در حال مصرف مواد مخدر میکند این است که زندگی او را منظم میکند، شاکر پروردگار بزرگ هستم که بودن در کنگره باعث شد تا راه و روش زندگی کردن را بیاموزم.
از اینکه به صحبتهای بنده توجه کردید سپاسگزارم.
سلام دوستان نیره کمک راهنما یک همسفر.
خداوند بزرگ را شاکرم که این روز زیبا را تجربه میکنم و همچنین از بنیان کنگره و خانواده محترمشان سپاسگزارم و این روز را به کلیهی مسافران و همسفران کنگره 60 مخصوصاً نمایندگی کرج تبریک عرض میکنم و امیدوارم مسافر بابک و همسفر محترمشان در این سفر مستدام و ثابتقدم باشند.
از اینکه به صحبتهای بنده توجه کردید سپاسگزارم.
صحبتهای همسفر مسافر بابک
سلام دوستان کبری هستم یک همسفر،خداوند بزرگ را شاکرم که در این روز زیبا و در این جایگاه حضور دارم و در رأس از جناب مهندس دژاکام، خانم آنی، خانوادهی محترمشان و کسانی که در این راه پرفرازونشیب ما را یاری نمودند کمال تشکر رادارم و امیدوارم تمام کسانی که در سفر اول هستند این جایگاه را تجربه کنند و این را بدانند که بنده برای رهایی فرزندم از دیار خود کوچ کرده و به غربت آمدم، درواقع از حاشیهی امن خود بیرون آمدم به امید اینکه یکبار دیگر زندگی را به خود و فرزندم هدیه کنم که به آنچه خداوند برای ما در نظر گرفته است برسیم.
از اینکه به صحبتهای بنده گوش کردید سپاسگزارم.
با تشکر فراوان از لژیون خدمتگزار که به خوبی خدمت نمودند.
تایپ: مسافر مجتبی
تنظیم و ارائه گزارش: مسافر پوریا
شعبه کرج بابک و مادر محترم آقا بابک
خدا قوت به راهنمای سفر اولشون آقا بهزاد و آقا محمد راهنمای فعلی ایشون
و دبیر و نگهبان جدید شعبه آقا ناصر و آقا فرشاد با عشق و وفا.
خداوند بزرگ را هزاران بار شاکرم که یک روز بیاد ماندنی و زیبای دیگر را در نمایندگی کرج تجربه نمودم و روح و جانم از بودن در این مکان سراسر انرژی و عشق؛ طراوتی دوباره گرفت.
از ایجنت محترم بابت صحبتهای دلنشین و تاثیر گذار و پر مغزشان بی نهایت سپاسگزارم و برای ایشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی، شادکامی و توفیق روزافزون دارم.
و مجددا سومین سال رهایی دوست و هم خدمتی عزیزم آقا بابک عزیز را از صمیم قلب به ایشان و مادر عزیزشان تبریک عرض نموده و بهترینها را از درگاه یگانه بی نیاز برایشان آرزومندم.
تا باد چنین بادا....
سومین سالگرد رهایی جناب آقای بابک عزیز و بزرگوار را تبریک وتهنیت عرض میکنم ،اولا به خودش خانواده محترمش ودر ثانی به تمامی اعضای کنگره شصت،الخصوص به جناب مهندس استاد دژاکام و خانواده محترمشان وراهنمای بزرگوار آ قا بابک ودر آ خر به کلیه دوستان عزیز کنگره شصت شعبه کرج . ضمنا به استاد جلسه ونگهبان ودبیر یی خدا قوت جانانه عرض مینمایم ،ان شاءالله همگی به آ رزوهاشون برسند و رهایی تمامی اعضا مستدام باد ،اجرکم عندالله من التوفیق .ارادتمند همگی :دوست حقیر شما :ستار